دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۷ - ۰۸:۱۰
۰ نفر

آزاده بهشتی: هر چند تهران از سوی شورای‌عالی مسکن و شهرسازی به‌عنوان یکی از هفت شهر تاریخی ایران شناخته شده، اما هویت تاریخی‌اش به شکل روزافزونی نادیده گرفته شده و می‌شود....

تهران آثار متعددی از ۳ هزار سال پیش تا یادگارهای تحولات تاریخی چند دهه اخیر را در خود جای داده اما اکنون تحت فشار افزایش بی‌رویه جمعیت و به تبع آن توسعه بدون مطالعه شهری و نیز دگرگونی بافت اجتماعی که خود برخاسته از هجوم مهاجران از مناطق دور و نزدیک است، هویت چند هزار ساله خود را از دست داده، بی‌آن که چیز درخوری عایدش شده باشد.

تهران امروز به سختی می‌تواند یادگار روزهای گذشته را در خود پیدا کند، این روزها به جز خاطرات شفاهی که کم و بیش در ذهن تهرانی‌های قدیم _ که عده انگشت شماری از جمعیت واقعی پایتخت را تشکل می‌دهند _ مانده به سختی می‌توان به آنهایی که از گوشه و کنار کشور به اینجا آمده و جا پای آنها گذاشته اند، یادآور شد که شکل گیری شهرنشینی در تهران چطور بوده و این ابرپایتخت چه روزهای تاریخ‌ساز و خاطره‌انگیزی را پشت‌سر گذاشته است که آنها حتی شبه تصویری نیز از آن در ذهن ندارند. حتی در تهران نمی‌توان به اندازه کافی گردشگر جذب کرد چرا که برای تهران این روزها تاریخ قابل دفاعی باقی نمانده که بتوان به آن افتخار کرد؛ تاریخی که شناسنامه شهر باشد و به گردشگرانی که بعضا از آن سر دنیا به اینجا آمده‌اند تا طاقبندی‌هایی را که از دوره صفوی تا به حال کش آمده و شکل واقعی خود را از دست داده است، نشان داد.

عوامل مختلف از چند دهه گذشته تا به حال موجب شده تا بافت قدیمی و تاریخی تهران از بین برود. گاهی اوقات مرور زمان اجازه داد تا به راحتی انگ بافت فرسوده به آنها بزنیم. از سوی دیگر گسترش جمعیت تهران در 30 سال اخیر باعث وسعت بی‌حد و حصر این شهر از طرفین شد، به‌گونه‌ای که بافت تاریخی خواه‌ناخواه در قسمت‌های جنوبی شهر قرار گرفته و بی‌راه نیست اگر بگوییم این موضوع نیز با همین مکان گزینی مانند بسیاری دیگر از مسائل این بخش از شهر مورد بی‌مهری قرار گرفته است. در این بین می‌توان موضوعاتی مانند
 به رسمیت نشناختن هویت تاریخی تهران، فشردگی فعالیت‌های اقتصادی در بافت تاریخی، دخالت و اعمال نفوذ سازمان‌های دولتی و سلب مسئولیت در بسیاری موارد از شهرداری در قبال صیانت از بافت تاریخی را به این عوامل اضافه کرد.

عوامل اجتماعی و فرهنگی در کنار فعالیت‌های تجاری در این محله‌ها دست‌به‌دست هم داد تا بافت تاریخی تهران هر روز بیش از قبل تخریب شود. شکسته شدن حریم و تخریب به بهانه نوسازی در معدود بناهایی که در این میان از گزند ناملایمات در امان مانده، نشانه‌های خوبی برای یک پایتخت تاریخی به‌نظر نمی‌رسد. نمونه مشخص و کاملا دم دست برای این موضوع هم محله‌هایی مانند عودلاجان، پامنار و سیروس است.

تخریب بخش اعظمی از بافت تاریخی عودلاجان که فروردین سال 86 با شماره 15381 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و در فضای 16 هکتاری خود خانه بسیاری از مشاهیر ایران را جای داده به سرعت صورت گرفت به‌طوری که در مدت چند ماه خانه‌ای قدیمی و تاریخی در این محله باقی نماند.پامنار هم که زمانی یکی از بهترین محله‌های زندگی بود، این روزها به بورس فروش فنس، ایرانیت و طلق تبدیل شده و آلودگی صوتی ناشی ازفعالیت این مغازه‌ها امان ساکنان را برای زندگی بریده است. به جرات می‌توان گفت کمتر خانواده اصیلی پیدا می‌شود که در این خانه‌ها ساکن باشد و اغلب خانه‌های این خیابان به انبار، کارگاه یا محل اختفای معتادان تبدیل شده است.

تعریض پامنار هم که قرار بود برای روان‌سازی ترافیک صورت گیرد، حریم مسجد و مناره پامنار را که در میانه خیابان قرار دارند به خطر می‌اندازد. مناره این مسجد که کاشی‌کاری زیبایی دارد در سال 1334 به ثبت آثار ملی رسید. نیمی از این مناره در زمین است. در کنار این مسجد نیز خانه‌ای قاجاری وجود دارد که در حال حاضر محل زندگی کارگران است. با این توضیحات باید گفت تجاری‌شدن بافت پامنار امکان استفاده از میراث فرهنگی موجود در آن به‌منظور جذب گردشگر را از بین برده است.همین‌طور می‌توان به حمام پامنار اشاره کرد که در سال 1266 خورشیدی به دستور امیرکبیر ساخته شد و یا خانه موتمن‌الاطبا که اولین خانه 3 طبقه عصر خود در زمان ناصرالدین شاه بود و تا 2 سال گذشته نواده او در آن خانه زندگی می‌کرد. بنا به تخمین مسئولان شهری 2هزار هکتار بافت فرسوده در تهران وجود دارد که اغلب آنها در مناطق 11 و 12 شهری هستند. حالا سؤال اصلی این است که آیا می‌توان مفهوم تاریخی را با فرسوده ادغام کرد؟

شهرداری برای بافت‌های تاریخی

زمانی که نابودی 500 اثر تاریخی در تهران آن هم ظرف مدت ۲۰ سال گذشته روی تلکس خبرگزاری‌ها قرارگرفت، انگشت اتهام بیش از هر زمان دیگر به سوی شهرداری مناطقی که عمده بافت‌های تاریخی شهر درمناطق آنها قرار گرفته بود، نشانه رفت.

آمارهایی که نشان می‌داد به‌طور متوسط هر ۱۶ روز یک اثر از بین رفته است و بیش از هر زمان دیگری پارگی‌ها و گسست‌های به وجود آمده در پیکر تهران را نمایان می‌کرد و در این بین شهرداری‌ها به سبب درگیری تنگاتنگ با تخریب و نوسازی در بافت‌های قدیمی بیش از همه در چشم بودند؛ با این وجود تمایل شهرداری برای بهسازی این مناطق و آغاز برخی از طرح‌ها شاید انگ کم کاری را از آنها دور کند. به‌عنوان مثال قرار است محله تاریخی عودلاجان با همکاری مشترک سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری تهران و سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری بهسازی شده و به پایگاه شهر تهران تبدیل شود. در حقیقت سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری تهران قرار است طی طرحی محله تاریخی پایتخت 200 ساله را به پایگاه شهر تهران تبدیل کند.

طی تفاهم‌های انجام‌ شده با شهرداری تهران قرار است سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری نظرات خود را برای اجرا در این طرح به سازمان نوسازی و بهسازی ارائه دهد. قرار است در طرح نوسازی و بهسازی ابعاد مختلف بازسازی و احیای بافت تاریخی عودلاجان مانند ابعاد اقتصادی، ‌اجتماعی، فرهنگی و غیره در نظر گرفته شود.اما موضوعی که در این میان بیش از هر چیز اهمیت دارد انتخاب شهردار تاریخی برای بافت‌هایی از این دست است. اعتماد به صحبت مدیران اجرایی درباره‌ لزوم یکپارچگی مدیریت شهری با توان اجرایی قوی و ازسوی دیگر، توجه به قانون و برنامه‌های سوم و چهارم دولت در زمینه‌ پیش‌بینی یک حریم مصوب برای حفاظت از بخش تاریخی شهرها، دو رابطه‌ مورد توجه و قابل اعتماد در زمینه‌ انتخاب شهردار بافت تاریخی‌اند که باید به آنها توجه شود.

نقش شهردار بافت تاریخی نه ایفای یک مسئولیت فردی که ایفای مجموعه‌ای از ظرفیت‌های مدیریتی برای حفاظت و احیای زندگی در نواحی تاریخی تهران خواهد بود. این مجموعه باید از آنچه به‌عنوان میراث فرهنگی و تاریخی در تهران از آن یاد می‌شود، حفاظت و حمایت کند و در یک فرصت کوتاه به یک الگوی مناسب برسد که آن‌ را به‌عنوان الگویی برای دیگر شهرهای تاریخی نیز می‌توان مد نظر قرار داد، تا براساس آنچه در قانون و مصوبات قبلی شورای شهر وجود دارد، با طراحی یک سازمان مدیریتی متناسب، چارچوبی را بتوان طراحی کرد که شکل اجرایی به‌خود گیرد.

در انتظار شورای بافت تاریخی تهران

تشکیل شورای بافت تاریخی تهران با صدور احکام این شورا و امضای آن از سوی رئیس سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری نیز راه حل مناسبی برای خروج از محله‌های تاریخی از بحران است. هرچند مدتهاست احکام شورای بافت تاریخی تهران در اختیار رئیس سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری قرار گرفته است و قرار بوده با امضای آن از سوی معاون رئیس‌جمهور این شورا به‌زودی تشکیل  شود، اما هنوز خبری از آن نیست.

شورای بافت‌های تاریخی براساس تفاهم‌نامه امضا شده میان سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری با سازمان شهرداری‌ها به نمایندگی از وزارت کشور در همه شهرهای ایران تشکیل خواهد شد و براساس شرح وظایفش باید بازوهایی در مناطق مختلف سطح شهر تهران داشته باشد که از این طریق نظارت و حفاظت کامل بافت تاریخی را انجام دهد.

ریاست این شورا با استاندار یا معاون فنی و عمرانی استانداری است. همچنین رئیس سازمان مسکن و شهرسازی، رئیس سازمان نظام مهندسی کشور‌، رئیس سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری، رئیس شورای شهر و شهردار، مدیر پایگاه میراث‌فرهنگی شهر مورد نظر و دو نفر از اعضای هیأت علمی به‌عنوان اعضای این شورا هستند.

به هر حال بافت تاریخی تهران بافتی است با وسعت نزدیک به 3 هزار هکتار که بخش قابل توجهی از بافت مرکزی تهران را به‌خود اختصاص داده و هنوز از چرخه زندگی شهروندی به دور است و همچنان مدیران شهر از این مناطق به‌عنوان بافت مرده شهری یاد می‌کنند، در حالی که این بافت با ظرفیت‌های تاریخی و گردشگری می‌تواند نقش عمده‌ای را در پایتخت ایفا کند.نگاه نادرست به این مناطق و نبود تعریفی مشخص از نحوه برخورد سبب شده تا هر روز بافت مرکزی تهران به شرایط بحرانی نزدیک‌تر شود.

کد خبر 59268

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فرهنگ عمومی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز